سخت ترین شب
30 اردیبهشت 1404 توسط یاری گر شهید ابراهیم هادی
#به_قلم_خودم
#دل_نوشته
یکی از سخت ترین شبهایی که در طول زندگی ام ، تجربه کردم، همان شبی بود که آن سانحه که ان شا ءالله فقط سانحه بود و دست دشمنان داخلی و خارجی در کار نبود، اتفاق افتاد.
رئیس جمهور محبوب کشورم با همراهانش خیلی زود پر پر شدند و از بین ما رفتند.آن شب فقط یک عبارت را دائم تکرار
می کردم…البته شاید خنده دار به نظر برسد…دائم می گفتم؛(خدایا کاری کن فقط بر گردند، اگر تا آخر عمرشان هم باز نتوانند کار کنند، عیبی ندارد…فقط زنده برگردانشان به آغوش
سرزمینم…)
جناب رئیسی را مثل پدرم دوست داشتم، به تمام معنا یک مرد واقعی بود…
اما شهادت هنر مردان خداست…و لایق مردانی چون او و همراهانش…
روحشان شاد و قرین رحمت الهی
نثار روح ملکوتی تمام شهدا از خدمت گرفته تا امنیت و سلامت و…از صدر اسلام تا قیام قیامت 3صلوات