بطلب همین...یا امام رضا...
به نام خدای امام رضا علیه السلام
یادم هست در دوران دبیرستان در کتاب فارسی مان در بخش سوالات برای اینکه نوشته مان قوی شود و دست به قلممان بهتر، چند تا کلمه می دادند و می گفتند از این چند تا کلمه یک داستان کوچک یا حکایتی را خلاقانه درست کنید و بنویسید، من هم می خواهم امروز با استفاده از چند کلمه برایتان داستان کوتاه اما واقعی را بنویسم.
کلماتم این است ؛
(شهید ابراهیم رئیسی ،زیارت امام رضا علیه السلام،عاشق امام رضا علیه السلام )
و آن نوشته ام این است؛
آقا امام رضا ع روزی بود که در یک سال مرا دو بار به کویش دعوت کرد همه ی اهل فامیل و …در تعجب بودند که چرا آقا مرا دو بار در یک سال دعوت کرده،و من مسرور و شادمان از این دعوتش… الان چند سالی است که دیگر حضرت دعوتم نمی کند در این چند سالی که دعوتم نکرده هفته ها ماها نبوده که در خواب باشم و در خواب ندیده باشم که به زیارتش رفته ام و از شدت خوشحالی سر به سجده گذاشته و گریه کرده ام و در همان حال از خواب بیدار شده ام…
زمان گذشت و رئیس جمهور عزیزمان، آیتالله رییسی ،شهید شد …😭 نوبت رسید به انتخابات و محدود شد به انتخاب یک نفر از دو نفر… من در آن زمان با هزاران زحمت و نیاز و التماس برای مشهد ثبت نام و پولش را واریز کرد…م اما همین که می خواستیم هفته بعدش برویم همسرم گفت چون زمان انتخابات هست امکان اینکه شورش و اختلاف و … ایجاد شود در مشهد هم وجود دارد الا و بالله باید کنسلش کنیم… دیگر کنسلش کردیم نتوانستیم برویم و من ِ عاشق امام رضا علیه السلام،در حسرت یک زیارت امام رضا علیه السلام… هنوز هم مانده ام…خیلی برایم سخت است…😔به آقا گفته ام اگر اگر امسال هم دعوتم نکنید …چه به زیارت خودتان یا خواهرتان، دیگر هیچ وقت…چنین درخواستی نخواهم کرد😭😭😭
بر این اصل اعتقاد دارم که هزینه ی سفر و سلامتی و…یک طرف و دعوت امامان معصوم هم یک طرف…تا دعوت نباشه…محاله آدم بتونه بره👍
التماس دعا 🤲
#به_قلم_خودم