یاری گر شهید ابراهیم هادی

بسم‌الله
#به_قلم_خودم
#ستایش_دیگران
#تشویق_دیگران
همه ی ما این حس را داشته ایم که وقتی کسی، از یک وسیله، کتاب، لباس، ویژگی های شخصی و جسمی و…و در کل از تمام ملزومات زندگی مان تعریفی بکند.خیلی حس خوبی به خود می گیریم و خوشحال می شویم.و بعضا شاید ماه ها و سال ها فراموش نکنیم.
ولی نمی‌دانم ، چرا این کار را ما در قبال دیگران انجام نمی دهیم یا اگر انجام هم بدهیم کمتر انجام می دهیم …خصوصا در مقابل نوجوانان که این مورد را خیلی دوست دارند …کسی از اندامشان، از لباسشان از وسایلشان و… تعریف کند،خیلی لذت می برند…
پدری که از همسر و فرزندانش از خوبی هایشان تعریف می کند مطمئنا زندگی در آن خانواده یک رنگ و بوی دیگری دارد …
معلمی که از شاگردانش تعریف می کند آن کلاس یک کلاس خاصی خواهد بود…
رئیس یک اداره از کارمندانش از عملکردشان یک تعریف کوچکی بکند هر از گاهی ، آنها با شوق و اشتیاق فراوانی به سر کار می آیند…
کارفرمایی که با روحیه خوش و با انرژی به سر کار بیاید و کارگران را تشویق کند کارگران مطمئنا طور دیگری کار خواهند کرد…
می گویم مسئله کوچکی است اما تاثیری که دارد ، تغییری که ایجاد می کند… اندازه اش شاید بیشتر از زمین تا آسمان است… مگر نه این است که ما موظف هستیم امر به معروف و نهی از منکر کنیم به نظر من بالاترین معروف این است که از همه چیز اطرافیانمان تا جایی که می توانیم تعریف کنیم و آنها را خشنود سازیم البته تا جایی که به حق و درست باشد…
بر این اساس روانشناسان و مشاوران اسلامی می گویند👇👇👇
🍃 هنگامی که چیز زیبایی در دیگران می بینیم آن را به آن ها بگوییم …

گفتن و ستودن یک رفتار یا گفتار زیبا شاید برای ما چند ثانیه بیشتر زمان نبرد ،اما تاثیر آن بر روی دیگران سال ها باقی می ماند.
و آنها را تشویق می کند تا آن رفتار و گفتار خوب و زیبا را بیشتر انجام دهد و برای انجام آن ها انگیزه ی افزون تری پیدا کند

❌عامل حال خوب دیگران باشیم❌

✨﷽✨
#به_قلم_خودم
#نه_به_بی_حجابی
#نه_به_بد_حجابی

چون این ایام مصادف با ایام عفاف و حجاب است حیفم آمد که این خاطره ای را که در دوران تبلیغم در مدرسه ابتدایی داشتم ، برایتان عرض نکنم…
در یکی از مدارس ابتدایی دخترانه که به تبلیغ مشغول بودم اولویتم نماز ، حجاب و ولایت فقیه ….بود.تا جایی که امکانش بود به طرق مختلف بچه ها را با این سه اصل آشنایی می دادم و داخل پرانتز هم بگویم که این سه اصل همان سه اصل مهمی است که غالب شهدا در وصیت نامه هایشان به این موارد اشاره داشته اند خلاصه در بولتن یک کار ابتکاری انجام دادم و با کاردستی یکسری مواردی را در پولتن چسباندم که عبارت بود از یک زن با چادر سیاه و روی چادر گل های کوچکی را چسبانده بودم تا در داخلش عکس دختران با حجاب را در آنها بچسبانم…
چیزی شبیه عکسی که گذاشتم…اما نه خودش…خود عکسش رو در شاد داشتم ولی چون مال دو سال قبل هست باز نشد.🤭
خلاصه در بین آن گل ها عکس کسانی که در کل مدرسه و در همه وقت با حجاب بودند قرار شد…چسبانده شه… که بعضا خودم کشف می کردم و بعضا خودشان می آمدند و می گفتند که من با حجاب هستم …
در یکی از روزها یکی از شاگردانم که بسیار دختر شلوغی هم بود و در کلاس سوم درس می خواند دائم می آمد و می گفت خانم من هم با حجابم در حالی که موهای ژولیده اش تا چشمانش می آمد… هر قدر که می خواست آنها را زیر مقنعه جمع کند نمی شد مقنعه هم که مثل همه مقنعه ها شل بود من هم می گفتم حالا با این موها نمی شود باید موهایت زیر مقنع ات باشد و و به این ترتیب می خواستم بحث حجاب را در ذهنش نهادینه کنم هی می رفت و می آمد می گفت عکس من را هم بزن و از لحاظ مالی پول نداشتند تا سربند بخرند و موها زیر آن سربند بهتر جمع می شد…
که یک روزی اتفاقی دیدم با شوق فراوان مرا صدا می زند گفت؛ خانم من پول تو جیبی هایم را جمع کردم و نهایت توانستم یک سربند بگیرم سربند را سرش کرده بود و می گفت خانم فردا عکسم را بیاورم؟ من هم خیلی ذوق کردم و ازش تشکر کرده و گفتم آره بیار…
آن مدارس مدارس محرومی بودند و حتی نمی توانستند بروند و یک عکس جدید بگیرند عکس های قدیمی می آوردند که در آن عکس ها کاملا بدحجاب بودند می گفتم من این را چطور به بولتن بزنم که یک وجب مویتان بیرون است و ….😍آنها هم می خندیدند😁 خلاصه خوشحال می شدم از اینکه یک نفر را هم به طرف حجاب دعوت می کردم و آنها ولو چند ساعتی حجاب سرشان بود و این طوری نهادینه می شد که باید حجاب بر سرشان باشد ولو ثانیه ای بله درست متوجه شدید خوشحال بودم که توانستم دختران را چند ساعت یا چند دقیقه ویا چند ثانیه با حجاب کنم چون همین که از مدرسه بیرون می رفتند می دانستم خیلی از آنها حجاب آنچنانی ندارند دیگر از این به بعد تبلیغ های ما هم نتیجه اش مثل تفسیرهای آقای قرائتی که خداوند حفظشان کند دیگر قطره ای خواهد بود… زمان اندکی بچه ها به راه راست می آیند و می روند ولی باز من به آن زمان هم می گفتم:
الحمدالله 😂

✨﷽✨
یک حکمت نهج‌البلاغه، یک نکته(3)
حکمت 39
📜وَ قَالَ عَلَیهِ السِّلَامُ
لا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ

«کارهاى مستحب اگر به واجبات زیان برساند موجب قرب به خدا نمى شود»

موضوع؛بی توجهی به واجبات

نکته ها؛

1. اصل در این است که نوافل و مستحبات به این دلیل آمده است که واجبات را تکمیل کنند.
امام باقر علیه السلام می فرماید؛ برای این نوافل مشروع شده است تا به واسطه آن، فسادی که در انجام فریضه و واجبات ایجاد شده است ترمیم گردد.

2.اهمیت واجبات در مقابل مستحبات همانند روح به بدن و جسم است.
امام صادق علیه السلام می فرمایند؛ مردم این زمان را می بینم که به مستحبات مشغولند تا به واجبات چگونه بدنی بدون روح باشد؟؟؟

3.در خیلی جاها ما شاهد هستیم که افرادی به انجام عمل مستحبات مبادرت می ورزند در حالی که به فرائض و واجبات هیچ توجهی ندارند ؛ که شاید علت های مختلفی هم داشته باشد، اینکه اصلا نمی دانند کدام کار واجب و کدام کار مستحب است یا اینکه خودشان بی مبالاتی می کنند و یا اینکه اعتقاد و ایمانی به انجام واجبات ندارند و از اصل موضوع غافلند و اهمیت آن را نمی دانند؛
خلاصه به هر نحوی که باشد همه شاهد هستیم که برخی مستحبات مانع از انجام واجبات می شود نظیر همین در ایام محرم که متاسفانه که در شهر ما رایج است، تا ساعت سه شب عزاداری می کنند به عشق امام حسین علیه السلام - البته ان شاالله خداوند و حضرت امام حسین ع قبول بفرماید - اما بدون کمترین توجهی نماز صبح را به قضا می دهند… یا افرادی که من بارها در ماه رمضان شاهد بوده ام خصوصا در ماه لیالی قدر تا شب را بیدار می ماند ، شب زنده داری می کند و بعد زود سحری می خورد و باز هم به همین ترتیب نماز صبحش به قضا می رود یا مادری که بیش از حد به امور فرزندان رسیدگی می کند و نمازهایش را خیلی وقت ها قضا می کند یا پدری که کارهای روزمره اش را انجام می دهد برای کسب روزی حلال تلاش می کند اما در حد افراط و باز مانع می شود تا فرد بتواند نمازش را در وقت خودش بخواند …
یا فرزندی که بیش از پیش به امور بسیج و کارهای جهادی و… می پردازد و توجهی به پدر و مادر خود ندارد در حالیکه خدمت و احترام به والدین واجب است.
یا مثلا یاد گرفتن احکام الهی واجب است خصوصا احکامی که مبتلا به، هر شخصی است اما می بینیم وقتی در عزاداری هایی که مخصوص خانم هاست به بیان احکام می پردازی یا گوش نمی دهند ، یا بی توجه هستند ویا اصلا نمی خواهند احکام الهی را بشنوند برای آن ها طوری تبیین شده است که انگار پرداختن به امور مثلا بیان فضیلت سوره ها و دعا ها و ذکر ها،…واجب است تا نسبت به احکام الهی…
یا جالب است افرادی که خیلی در انفاق در راه خدا و وقف و رسیدگی به امور فقرا و نذر و احسان و…فعالند اما هیچ انگیزه ای برای پرداخت دین واجب خود همچون بدهی دیگران و خمس و…ندارند.
🟢مثال‌ها بی حد و حصر است.

4. در پایان یک خاطره ای را هم برای هدیه لبخند به لبان زیبایتان تقدیم می کنم 😁
می گویند در یکی از ایام عاشورا در وقت اذان ظهر عاشورا می خواستند موکت و فرش پهن کنند تا نماز ظهر خوانده شود بعد به عزادارها می گفتند به این طرف آن طرف بروید تا مثلا این موکت ها را پهن کنیم، یکی از عزاداران که البته جنسیتش نمی دانم آقا بود یا خانم بود برگشته بود گفته بود مگر نمی بینید زمین و آسمان به امام حسین علیه السلام گریه می کنند و خون می گریند حالا شما به فکر نماز هستید؟؟؟!!!
😵‍💫

📖تلخیصی برگرفته از کتاب کلام امیر علیه السلام ترجمه و شرح نهج البلاغه جلد ده دکتر محمد شریفانی(البته فقط دو حدیث بالا از این کتاب است)
#به_قلم_خودم

بسم رب الحسین
▪️این‌بار هم [حضرت آیت‌الله بهجت] مثل خیلی وقت‌های دیگر پول(نذری) دادند و فرمودند: روضه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بخوان!

❓دل به دریا زدم و پرسیدم: شما هربار می‌گویید روضۀ حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بخوان، چی هست در این روضه؟

✅ فرمودند: به برکت این توسل، خیلی‌ها حوائجشان را گرفته‌اند…
(براساس خاطره مداح مجلس روضه)

📚 ردپای سپید، ص4٧
( جلد چهارم از مجموعه 5 جلدی داستان های کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره)

☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدس‌سره
✅ @bahjat_ir